در فرایند توسعه محصول، یکی از مراحل کلیدی ایجاد پروتوتایپ از محصول نهایی قبل از تولید است. این مقاله ساختار یک پروتایپ را به تفصیل شرح میدهد و میگوید پروتوتایپ در طراحی تجربه کاربری چه کاربردی دارد؟ و مزایای استفاده از پروتوتایپ در “UI/UX” چه خواهد بود.
پروتوتایپ چیست؟
اصطلاح پروتوتایپ به مفهوم «نمونه اولیه» است که از دو واژه لاتین “proto” به معنای اصلی و “typus”به معنای فرم و مدل گرفته شده است و در حوزههایی نظیر توسعه نرمافزار، برنامهنویسی مبتنی بر پروتوتایپ، طراحی سختافزار و… استفاده میشود. مفهوم پروتوتایپ بسیار مهم است و جزو نیازهای ضروری هر کسب و کاری به حساب میآید. پروتوتایپ در واقع همان نمونه باکیفیت از تولید نهایی است که برای شبیهسازی تعاملات کاربران ساخته میشود.
نمونه اولیه یک فرایند آزمایشی است که در آن تیمهای طراحی ایدهها را در قالبهای ملموس از کاغذ تا دیجیتال پیادهسازی میکنند. در حقیقت پروتوتایپ یک نسخه ناتمام از هر محصولی است که برای آزمایش کاربر استفاده میشود. یک نمونه اولیه باید تمام ویژگیها و عملکردهای محصول نهایی را در خود جای دهد؛ البته بدون عناصر طراحی نهایی. اگرچه ناتمام است؛ اما باید بهعنوان یک محصول نهایی به نظر کاربر برسد تا بازخورد صادقانه را به دست آورد.
هدف اولیه از آزمایش هر پروتوتایپ در طراحی تجربه کاربری این است که اطمینان حاصل شود که طرح برای مخاطب بصری و جذاب باقی میماند. پروتوتایپها شرکتها را قادر میسازد تا ارزش، پیشنهاد و کیفیت محصول را قبل از عرضه نهایی آن ارزیابی کنند.
ویژگیهای پروتوتایپ
نمونه اولیه 4 ویژگی اصلی دارد:
- بازنمایی: نمای خود پروتوتایپ، مثل کاغذ و گوشی، یا “HTML” و دسکتاپ.
- دقت: خود دقت پروتوتایپ در طراحی تجربه کاربری، به معنای سطح جزئیات آن (دقت کم یا دقت بالا).
- تعامل: میزان کارآیی برای کاربر. بهعنوان مثال، کاملا کاربردی، تا حدی کاربردی، یا فقط برای مشاهده.
- تکامل: چرخه دوام پروتوتایپ. برخی از آنها بهسرعت ساخته شده، آزمایش شده، دور ریخته شده و سپس با یک نسخه بهبود یافته (معروف به پروتوتایپینگ سریع) جایگزین میشوند. البته بعضی از آنها ممکن است ایجاد شوند و بهبود یابند و در نهایت به محصول نهایی تبدیل شوند.
یکی از تصورات غلط رایج در مورد پروتوتایپ این است که فقط 1 یا 2 بار در پایان فرایند طراحی باید انجام شود که درست نیست. طراحان پلتفرم یا وبسایتها به طور متوسط 4 یا 5 جلسه پرتوتایپ در “UI/UX” دارند (بسته به پیچیدگی هر طرح.)
مزایای ایجاد نمونه اولیه
پروتوتایپ بخش ضروری از طراحی تجربه کاربری “UX” است که معمولا پس از ایدهپردازی میآید. در پروتوتایپ، یک تیم یا فرد یک مدل آزمایشی ساده از محصول پیشنهادی خود میسازد تا بتواند از طریق بازخوردهایی که کاربران میدهند بررسی کند که چقدر با خواستههای کاربران مطابقت دارد یا چقدر از انتظارات آنان را برآورده میکند. از همان ابتدا، حتی شده روی کاغذ، باید پروتوتایپ را در نظر گرفت. بنابراین، بازخوردی که از کاربران جمعآوری میشود میتواند به توسعه کار کمک کند.
پروتوتایپ مزایای مختلفی دارد؛ ازجمله:
مشارکت فعال
نمونه اولیه باعث میشود کاربران به طور فعال در مرحله توسعه طرح، شرکت کنند و در نتیجه توسعه آن با توجه به ترجیحات کاربران آسانتر و کاربردیتر میشود. از آنجایی که کاربران بهطور فعال درگیر هستند، خطاها در مراحل اولیه شناسایی میشوند و روند کار را آسانتر میکنند.
تشخیص آسان عملکرد جاافتاده:
عملکرد فراموششده یا جاافتاده در پروتوتایپ بهراحتی قابل تشخیص است. در نتیجه، خطرات شکست کاهش مییابد.
بازخورد یا فیدبک سریع
از آنجایی که مشتری با پروتوتایپ تعامل مستقیم دارد، بازخورد گرفتن از آنها بسیار سریعتر است. این بازخوردها ضروری هستند؛ زیرا هنگام ایجاد محصول نهایی مورد توجه قرار میگیرند. مشتریان میتوانند بهسرعت افکار خود را ارائه کرده، تغییرات مورد نیاز در پروژه را گزارش کنند و سپس، توسعهدهندگان میتوانند پروژه را بر اساس آن اصلاح کنند.
رضایت مشتری
پروتوتایپ میزان قابل توجهی از رضایت مشتری را فراهم میکند. مشتری از همان مراحل اولیه میتواند محصول را حس کرده و با آن تماس واقعی برقرار کند. همچنین، مشتری از طریق پروتوتایپ میتواند نیازهای محصول را خیلی بهتر درک کند. در ضمن، مشتری از تجربه مشارکت در توسعه نسخه عملیاتی پروژه خود لذت خواهد برد.
انعطافپذیری
نمونه اولیه انعطافپذیر است. میتوان آن را بهراحتی با توجه به ترجیحات و نیازهای مشتری یا توسعهدهنده تغییر داد. علاوه بر این، توسعهدهنده میتواند از پروتوتایپ برای استفاده آینده در پروژههای پیچیدهتری استفاده کند.
صرفهجویی در هزینه
یک پروتوتایپ میتواند توانایی تشخیص خطاها در مراحل اولیه پروژه را بهبود ببخشد. در نتیجه، هزینه و زمان پروژه کاهش مییابد. پروتوتایپ توسعهدهنده را قادر میسازد تا زمینههای هر هزینهای را که از قبل در نظر گرفته نشده، پیشبینی کند. همچنین، پروتوتایپ تغییرات مورد نیاز در پروژه را قبل از گران شدن فرایند تعدیل مورد بررسی قرار میدهد.
نکات ساخت یک پروتوتایپ موثر
کاربرمحور باشد
یعنی باید با در نظر گرفتن نیازها و نظرات کاربر ساخته شود. این موضوع باعث عملکرد بهتر محصول میشود.
برنامهریزی دامنه تست
برنامهریزی دامنه یکی از نکات بسیار مهم و موثر است؛ زیرا تست سیستماتیک، نمونه اولیه را تضمین میکند.
اقدام سریع
در فرایند پروتوتایپینگ باید سریع عمل کرد و از شکست نترسید. زیرا فقط به رشد فرد و پروژه کمک میکند.
انتخاب ابزار مناسب
باید بهخوبی تحقیق کرده و روی ابزارهای مناسب سرمایهگذاری کرد. این امر باعث صرفهجویی در زمان و کمک به کسب نتایج بهتر میشود.
ثبت سوالات تست
ضبط و ثبت سوالات در آزمایش سیستماتیک کمککننده است. همچنین، این امکان را میدهد که نتایج را بهدرستی ارزیابی کرد.
انواع پروتوتایپ چیست؟
از انواع نمونه اولیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

پیشطراحی“Sketch”
سادهترین شکل یک نمونه اولیه، طراحی است. طراحان میتوانند یک ورق کاغذ را بردارند و شروع به طراحی تقریبی ایدههای خود کنند. در حالت ایدهآل، این کار باید عملکردها و ویژگیهای اصلی محصول را نشان دهد. این بهترین رویکرد برای معرفی ایده به سرمایهگذاران و سایر ذینفعان است.
پروتوتایپ کاغذی
یکی دیگر از شکلهای پیشرفتهتر طراحی، پروتوتایپ کاغذی است که روشن میکند که چگونه همه عناصر محصول با هم کار میکنند تا یک طراحی تجربه کاربر پربار و جذاب را ارائه دهند. این موارد برای تشریح ساختار اصلی و ناوبری محصولات دیجیتال امری ضروری هستند.
پروتوتایپ با دقت کم
مدلهای پایه وایرفریم برای آزمایش جریان و طراحی «پروتوتایپ با دقت کم» مفید است. اینجاست که میتوان هر مشکل عملکردی را بهدقت پیدا کرده و بر اساس آن تغییر ایجاد کرد.
پروتوتایپ با دقت بالا
از سوی دیگر، پروتوتایپ با دقت بالا شباهت زیادی به طراحی نهایی و عملکرد محصول دارد. با این حال، باید به یاد داشت که پروتوتایپ فاقد آخرین مراحل نهایی است. یک پروتوتایپ با دقت بالا، فرم و عملکرد نهایی محصول را نشان میدهد؛ هرچند که بدون جزئیات نهایی است.
پروتوتایپ دادههای زنده
امروزه شرکتها از پروتوتایپ دادههای زنده برای آزمایشهای پیشرفتهتر استفاده میکنند. آنها از تجزیه و تحلیل برای تعیین موفقیت یا شکست محصول استفاده میکنند.
پروتوتایپ با دقت کم در مقابل پروتوتایپ با دقت بالا
دقت محصول به سطح جزئیات و قابلیتهای موجود در نمونه اولیه اشاره دارد. معمولا این امر به مرحله توسعه محصول بستگی دارد. میتوان پروتوتایپی را ساخت که نمای وسیعی از کل سیستم یا زیرسیستم را ارائه دهد (پروتوتایپ افقی – بهعنوان مثال، یک وبسایت کامل) یا یکی که نمای دقیقی از یک ویژگی خاص را ارائه دهد (نمونه اولیه عمودی – بهعنوان مثال، فرایند پرداخت.)
انتخاب میزان دقت باید برای ارائه به کاربران در تست کاربر مناسب باشد تا بتوانند بازخورد متمرکزی ارائه دهند. پس، باید تفاوت دقت را در ارائه پروتوتایپ در طراحی تجربه کاربری مد نظر قرار داد:
پروتوتایپ با دقت کم
مثال: پروتوتایپهای کاغذی
مزایا:
- سریع و ارزان است
- قابل عرضه است
- قابلیت ایجاد تغییرات آسان و تکرار آزمایشهای جدید را دارد
- یک دید کلی سریع از محصول را میدهد
- هر کسی میتواند آن را تولید کند
- در دسترس است
- تفکر طراحی را تقویت میکند؛ زیرا پروتوتایپها ظاهرا نهایی نشدهاند.
معایب:
- فقدان واقع گرایی؛ بنابراین کاربران ممکن است برای ارائه بازخورد مشکل داشته باشند
- ·به سختی میتوان نتایج حاصل از نسخههای اولیه خام را اعمال کرد
- ممکن است تجربه کاربر از محصول نهایی بسیار ابتدایی باشد
- میتواند مسائل پیچیده را بیش از حد ساده نشان دهد
- عدم تعامل مستقیم بین کاربران و محصول نهایی؛ کاربران باید بتوانند تصور کنند که چگونه از محصول استفاده خواهند کرد.
پروتوتایپ با دقت بالا
مثال : پروتوتایپهای دیجیتالی که از روی نرمافزارهایی مانند “Sketch” یا “Adobe XD” ایجاد شدند.
مزایا:
- تعامل؛ به تمام ذینفعان این چشم انداز را میدهد تا بتوانند قضاوت کنند که چقدر با نیازهای کاربران مطابقت دارد و مشکلات آنها را حل میکند.
- آزمایش نتایج دقیقتر و کاربردیتری به همراه خواهد داشت
- نزدیکترین پروتوتایپها به محصول نهایی؛ طراحان را قادر میسازد پیشبینی کنند که کاربران چگونه با آن محصول در بازار برخورد خواهند کرد.
معایب:
- طولانیتر
- پرهزینهتر
- کاربران به احتمال زیاد بیشتر در مورد جزئیات سطحی اظهار نظر میکنند تا اینکه به محتوا بپردازند
- ·زمانبر؛ طراح احتمالا از ایده ایجاد تغییراتی که میتواند زمان زیادی را ببرد خوشش نمیآید؛ زیرا ممکن است در فرایند پروژه باعث اختلال و تاخیر شود
- کاربران ممکن است نمونه اولیه را با محصول نهایی اشتباه بگیرند و در نتیجه، جهتگیری اشتباهی داشته باشند.
برخی از طراحان پروتوتایپینگ با دقت بالا را به «دقت متوسط» (جایی که در آن نمونههای اولیه میتوانند تعامل دیجیتالی اولیه یا وایرفریمهای یکدستی داشته باشند) و «دقت بالا» (جایی که بسیار به نسخه نهایی نزدیکتر هستند) تقسیم میکنند.
حرف آخر درباره پروتوتایپ
پروتوتایپهای تعاملی نتایج بسیار مفیدتری را در آزمایشهای طراحی تجربه کاربر ارائه میدهند. با این حال، نتیجه دقت نسبی در پروژههای مختلف متفاوت است (مثلا یک ماکاپ از یک صفحه فرود، از دقت بالاتری نسبت به برش “sketch” برخوردار است.) بهطور کلی، همیشه باید با در نظر گرفتن نیازهای کاربران، بهویژه مواردی که توجه آنها را بیشتر جلب میکند، نمونه اولیه را تهیه کرد تا بهترین نتیجه را در عرضه نهایی محصول داشت.